درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
عاشقشم
ضرر نمیکنی
دو شنبه 1 دی 1389برچسب:, :: 17:39 :: نويسنده : sara
این دوشنبه با این که دیدمش خیلی هم پیش هم بودیم ولی برای من بدترین شب با اون بودن بود یه اتفاقاتی افتاد که برام سنگین تموم شد بعضی وقت ها اتفاقات خیلی ساده میتونه رنج های بزرگی به وجود بیاره! این از همون اتفاق ها بود الان هم چند روزه بهش زنگ نزدم من معمولا خیلی کم گریه میکنم البته جلوی بقیه سه شنبه توی مدرسه چند تاقطره اشک بیشتر نریختم ولی دوستام که تاحالا ندیده بودن من گریه کنم همه دورم جمع شده بودن ببینن قضیه چیه من که نتونستم بگم حتی چندتا از بچه ها زنگ زدن از اون بپرسن ولی مثل اینکه چیزی نگفته بود شاید هم نمیدونسته من برای چی ناراحتم! تا اون شب هیچ وقت اونجوری ندیده بودمش خیلی چیزا گفت که باورم نمیشه حرفایی که قبلا میزد با حرفای اون شبش مطابقت نداشت شاید برای اون چیز مهمی نبوده ولی برای من خیلی مهم بود حرفا و کارای اون شب مثل فیلم از جلوی چشام رد میشه اعصابمو خرد کرده ولی بازم میگم دوستش دارم
نظرات شما عزیزان:
|
|||
|